
هر چیزی زیادیش دل رو میزنه...
زیــــــاد دوستت داشتم...
هروقت حرف"دلمو" زدم...
"دلتو" زدم...
.
.
.
حالا فهمیدم چرا ترکم کرد و رفت...
من میخواستم مالک دلش باشم...
امـــا او...
فقط یک مستاجر میخواست...!!
.
.
.
قرعه کشی تمام شد...
تو به اسم دیگری در آمدی...
تقدیر جای خود...
اما لااقل اسم من را هم در کیسه می انداختی...
.
.
.
درد دارد !
وقتـــی مـی رود …
و همــه مــی گــویند : دوستتــــــ نداشتـــــ …
و تـــو نمــی تـــوانـی بــه همــه ثـــابتــــ کنـــی
کــه هـــر شبـــــــ
بــا عـــاشقـــانه هــایـش خـــوابتـــــ مــی کــرد !!...
خــــــــــــدایـــــــــــا...!!
چگـــونه میتوانند خیـــانت کنند...؟؟
چگـــونه میتوانند با دیـــگری بخــوابنـــد...؟؟
من
بالـــــشم را هم که عوض میکنم،خوابم نمیبرد...
:: برچسبها:
هر چیزی زیادیش دل رو میزنه ,
,
,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0